بسیاری از والدین در رفتارشان با فرزندان در بسیاری از مواقع به دروغ متوسل میشوند. از دروغهای به ظاهر بیاهمیت گرفته تا دروغهای "شاخدار". پژوهشگران نسبت به تأثیر این دروغها در روابط خانوادگی هشدار میدهند.
"اگر شیطونی کنی، آن خانمی که اونجا ایستاده، دعوات میکنه!" این جمله را شاید بارها از زبان مادری که از دست شیطنت بچهاش عاصی شده، شنیده باشید. والدین بیشتر اوقات برای خلاصی از وضعیت "بغرنجی" که کودکان شان آنها را در آن قرار دادهاند، به دروغ متوسل میشوند. با این امید که این دروغهای مصلحتی مسئله را هر چه زودتر حل کند و آرامش باز گردد.
اما این دروغهای به ظاهر کوچک تا چه اندازه میتوانند به کار گرفته شوند؟ یک پژوهش تازه نشان داده است که استفاده از این نوع دروغهای "بیمورد" رو به افزایش است. در این پژوهش که ۲۰۰ خانواده آمریکایی، کانادایی و چینی را مورد بررسی قرار داده، این نتیجه به دست آمده که هر جا پای تربیت بچه مطرح بوده، والدین از این نوع دروغهای "شاخدار" بیشتر استفاده کردهاند. پژوهشگران این گونه دروغها را بیشتر از آنکه "مثبت" بدانند، از آنجایی که در نهایت در خدمت یک هدف عملی هستند، "دروغهای ابزاری" توصیف میکنند.
یافتهها نشان میدهند که یکی از این شایعترین دروغهایی که در این دسته جای میگیرند و هم والدین آمریکایی و هم والدین چینی به گفتن آنها متوسل میشوند، تظاهر به ترک محل و تنها گذاشتن کودک هستند: "اگر راه نیفتی، همینجا تنها میزارمت و میرم." اما موقعیت دیگری نیز که والدین از دروغ گفتن به کودکان شان کوتاهی نمی کنند، به وقت خوردن غذاست: «با هر یک لقمهای که قورت بدی، زودی بزرگتر میشی.» گاهی این تهدیدها البته لحنی جدیتر به خود میگیرد: "هویج برای چشمانت خوب است، اگر نخوری، کور میشیها!"
در این تحقیق یک دروغ محبوب میان والدین چینی و آمریکایی نیز مشاهده شده است؛ وعده خرید اسباب بازی در یک وقت دیگر، آنهم در حالیکه والدین اصلا قصد خرید اسباببازی را ندارند: "الان پول همراهم نیست، دفعه بعد که آمدیم برایت میخرم." وقتی هم که پای "استعداد" بچه در میان باشد، مادر و پدرها از دروغ کمک میگیرند؛ تعریف و تمجید از کودک برای انجام کاری که چندان هم خوب از پس انجام آن برنیامده است: "آفرین! چقدر قشنگ این شعر را خواندی!"
اما شماری دیگر از دروغها برای "محافظت" از فرزند در مقابل شوکهای روحی و روانی است. وقتی برای مثال حیوان خانگی کودک در تصادف با ماشین کشته شده، والدین تمایل دارند تا با مخفی نگه داشتن حقیقت، تصویری دیگر در ذهن کودک ایجاد کنند: "دیشب که خواب بودی، بابا ماهی قرمزت را توی آب استخر پارک انداخت، تا با ماهیهای دیگه بازی کنه و تنها نباشه."
دانشمندان نتایج این پژوهش را که در ژورنال بینالمللی روانشناسی به چاپ رسیده، نگرانکننده میدانند. به باور آنها توسل به دروغ از سوی والدین میتواند به مرور زمان و هنگامی که کودک به فردی بزرگسال تبدیل میشود، روابط خانوادگی را تحت تأثیر قرار دهد. این دانشمندان به والدین توصیه میکنند، با تمام این توضیحات اگر قصد گفتن چنین دروغهایی را به کودکانشان دارند، این پرسش اخلاقی را از خود بپرسند که آیا دروغ گفتنشان واقعا کاری موجه است؟
نظرات شما عزیزان: